استانبول جایی است که زیبایی، درد و سیاست با هم در هم آمیخته و متحد میشوند: در این مطلب از لست تورز به مصاحبه با بورهان سونمز پرداخته ایم.
بورهان سونمز، برنده جایزه رمان نویس ترکیه و وکیل سابق حقوق بشر، سومین رمان خود را در مجله استانبول استانبول در این ماه به زبان انگلیسی منتشر کرد. ما با او درباره این تیرگی، کنایههای تمثیلی به استانبول و تناقضاتی که در شهر باستانی وجود دارد صحبت کردیم.
برای یک رمان نویس تعریف زندگی و شهری که دوست دارد یک اتفاق غیر منتظره هست.
همانطور که عنوان متن میگوید، سومین رمان Burhan Sönmez استانبول استانبول یک ایده مشابه را دنبال میکند، البته با تفاوت قابل توجه: بر خلاف، چیزی که در NW یا جاستین وجود دارد، شخصیتهای کتاب در درون شهر خود زندگی نمیکنند، دوست ندارند و فریب خوردهاند - آنها زندانی وجدانی هستند که در سه سطح سلولی زیر آن قرار دارند. دانش آموزان، کیمو ارایشگر، کاردان، دایی Küheylan و دکتر زمان خود را با گفتن داستانهای دیگر گذراندند، معماهای خود نما، و یادآوری در مورد استانبولی که لحظات خسته کنندهای را بین جلسات شکنجه گذراندند. شهر که ظاهر میشود، کاملاً واقعی نیست، اما ترکیبی از افسانه و خرافات در پیش زمینهی خشونت سیاسی خام آن وجود دارد.
وقتی من به سونمز اشاره کردم، عجیب به نظر میرسد توصیف تاریکی و بدبینی که او از استانبول میکند در حالی که آن را دوست دارد، او توضیح داد که او میخواهد تضادهایی را که آن را متحیر میکند، بیان کند. ما در یک کافه در مرکز لندن ملاقات کردیم که در آن در زمستان یکتاپرستی روشنفکران چپ (: trenchcoat خاکستری طولانی و روسری ضخیم) صحبت کرد و آنچه را که او «اختلاف (شکاف) استانبول» نامیده است، توصیف کرد: این واقعیت که در آن دست استانبولیهایی هستند که همیشه در مورد زندگی در آنجا شکایت میکنند - آنها می گویند" آه ترافیک است، و قیمتها فقط بالا میرود "و معمولاً خوشحال نیستند" و در سوی دیگر آنهایی که تحسین میکنند "، آنها می گویند فوق العاده است، و با نوستالژی در مورد استانبول حرف میزنند واز تمایل به بازگشت به روزهای قدیم و طلایی حرف میزنند. » بنابراین کتاب او تلاش میکند تا این ترکیب را به تصویر بکشد. این "سه طبقه زیرزمینی، در یک سلول بازجویی که مردم در معرض درد هستند، اما رؤیا و ایده سرزمین اصلی استانبول را دارند. آنها همیشه به شیوهای زیبا در مورد آن صحبت میکنند. "
این من رو به یاد چیزی که ادوارد سعید در مورد قاهره معروف خود نوشته ("آن حداقل از لحاظ تاریخی از آتن یا رم غنیتر است، اما شما هرگز حس تاریخ را با دقت به یاد نمیآورید")، سونمز تعداد قابل توجهی از منابع تاریخ پایتخت را به خود اختصاص میدهد. حضور آن تنها با اقتباس از داستانهای آثار دیگر مانند Decameron و Moby دیگر مورد اشاره قرار گرفته. با این وجود برخلاف قاهره سعید، این به خاطر شهر نیست. در عوض، آن را به عنوان یک درمان برای آنچه که او به عنوان یک شکست خاص در "ادبیات استانبول" میبیند - به این ترتیب که "شهر را به دو بخش متفاوت تقسیم کرد. استانبول گذشته که با شکوه و زیبا بود و استانبول در حال حاضر، یک کلان شهر مدرنیسم است که بسیار زشت و کار در آن سخت است. اما این یک توهم است. "
او به من گفت "من میخواستم آن دورهها را در رمان متحد کنم،" "اگر شما زیرزمینی باشید، مسیرهای معمولی مثل- شرق یا غرب، جنوب یا شمال-ندارید- فقط به حرکت رو به بالا فکر میکنید. زمان خودش به جلو و عقب حرکت نمیکند، بلکه حرکت میکند به سمت بالا، از زیر زمین به سطح زمین، و یا بالعکس. بنابراین، با تغییر جهت زمان من موفق به متحد کردن شدم، در یک سلول واحد، و تمام زمان گذشته در امروز ... در دردی که امروزه مردم از ان رنج میبرند. "
در هنگام نوشتن دربارهی ترکیه مدرن، به خصوص با توجه به رویدادهای اخیر، نمیتوان از سیاست فرار کرد و در حالی که سونمز کار خود را با زندانیان سیاسی انجام میدهد، به طور مستمر با اشاره به مسائل خود به طور مستقیم ادامه میدهد: "من نمیخواستم آموزش دهنده باشم و به مردم درس بدهم و مسیر آینده را به آنها نشان بدهم. "او بعداً توضیح داد:" وقتی خواستم که رمان را شروع کنم، همه در اطرافم فکر میکردند که تاریخ سیاسی ترکیه است. البته، هنگامی که آنها کتاب را خواندند متوجه شدند که بحث سیاسی واقعی و یا اطلاعات مربوط به شکنجه (جدا از چند استثناء جزئی) صورت نگرفته است. من در ابتدا تظاهر کردم که یک کتاب سیاسی مینویسم، اما زمانی که خوانندگان وارد میشوند، ناگهان متوجه میشوند که در مورد سیاست نیست بلکه در مورد عشق، خنده، درد، امید، رویاها ... و همه چیزهایی که شما میدانید. "
این کار بیشتر مربوط به ایجاد کردن احساس در چیزی است به جای گفتن چند نقطه نظر ایدئولوژیک - همچنین در این معنا، بسیار شخصیتر است. سونمز از مکتب کردی است و زمانی به عنوان یک وکیل حقوق بشر کار میکرد، یعنی تا زمانی که توسط پلیس در تظاهرات غیر خشونت آمیز در استانبول در سال 1996، مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به مرگ محکوم شد. هنگامی که به استانبول استانبول که با تجربۀ آگاهانه اطلاع داشتم اشاره کردم، سریع به مخالفت میگوید: " من بسیاری از دستگیریهایم را در آن قرار دادم، اما چیزی شخصی نیست.. در ترکیه دستگیری و شکنجه یک رویداد اجتماعی است. فقط به شما تعدادی از اعداد و ارقام را میدهم تا قضاوت کنید: هنگامی که من یک نوجوان بودم یک کودتای نظامی وجود داشت (در سال 1980)، آمار رسمی میگوید که در دو سال اول 500000 نفر دستگیر و شکنجه شدند. میتوانید تصور کنید؟ نیم میلیون نفر ... بیشتر جوانان، اتحادیههای کارگری، روشنفکران. و اکنون به وضعیت کنونی نگاه میکنیم: از زمان کودتای 15 ژوئیه، بیش از 30000 نفر دستگیر شدهاند.
در ترکیه، در هر خانواده، در هر گوشهای، میتوانید با فردی که بازداشت و شکنجه میشود، برخورد کنید.... بنابراین زمانی که شما در مورد این نوع بازداشت صحبت میکنید، این یک داستان شخصی نیست، این یک موضوع مشترک است. "
به این ترتیب عنوان اخیر کارهای غیر داستانی نویسنده و روزنامه نگاری ترکیه Ece Temelkuran’، دیوانگی و ملانکولی، به نظر میرسد در این رمان نیز مناسب است. با این حال، بیشتر از آن وجود دارد. اگر طنز شخصیتهای برجستهای را در داخل داستانها به اشتراک میگذارد، زندانیان با یکدیگر همکاری میکنند، این زیبایی است که خواننده احتمالاً در استانبول مرکزی از شهر تحریک شده، به عنوان یک تصور تجربیات زندانیان، پیدا میکند. Sönmez علاقه مند است "احساس زیبایی از سیاست و افرادی که در سایه شهر هستند بدهد" ... و به نظر میرسد، این برای او به معنی وحدت جهانی هست.
خوبی اخلاقی بود. قانون محاسبهای بود. در حالی که زیبایی بی نهایت بود. زیبایی در یک کلمه، یک چهره بود، در کنده کاری بر روی یک دیوار که از باران خیس شد. در غیاب یک تصویر، و در معنی ناشناخته، در ذهنهای کسی بود..
"هنگامی که ما در مورد زیبایی صحبت میکنیم، میتوانیم آن را در همه جا در جهان استفاده کنیم،" او میگوید "زیبایی فقط اصطلاح زیبایی شناختی نیست، بلکه یک اصطلاح سیاسی هم است. هنگامی که ما دفاع کردیم تا پارک تاکسیم گزی را از تبدیل شدن به یک مرکز خرید ممانعت کنیم، نه صرفاً بخش زیبایی از شهر را نجات داد، بلکه یک عمل سیاسی بود. امروزه شما نمیتوانید این نوع از اصطلاحات، زیبایی، درستی، عدالت، چیزهای خوب و بد را جدا کنید ... همه چیز در حال حاضر در یک گلدان است. "
وقتی سؤال شد که آیا این اختلال در واقع یک پیشرفت خوشایند است، Sönmez، یک نمایش غیرمنتظره از امیدواری ارائه داد: "این فرصت به ما یادآوری میکند که بشر و سیاست، یک مجموعه است. در چند قرن گذشته سیستم سرمایه داری غربی همیشه به ما گفت که ما نیاز به تقسیم شدن و تقسیم کردن داریم - شما فقط کار خود را انجام میدهید و دیگر کارها را انجام نمیدهید. این اشتباه بود. انسان کل هستی است. ما میتوانیم یک چیز ساده در خیابان باشیم، در عین حال میتوانیم تصویر از یک ستاره در ذهنمان باشد، یک کهکشان، زیبایی ... پس چرا قسمتهای مختلف این وجود را جدا میکنیم؟ »
در انتها Sönmez همه این رشتهها و قسمتهای متفاوت را (سیاست و زیبایی، زیرزمینی و غیر زیرزمینی شهر، گذشته و حال) را متحد میکند تا کاملترین استانبول را به تصویر بکشد، یک استانبول آزاد، انقلابی،. "ما افراد گذشته نیستیم، ما افراد امروز هستیم. اگر مردم میخواهند آینده خوبی داشته باشند، باید برای آن مبارزه کنند.اگر علاقمند به تور استانبول لست تورز میباشید روی تور استانبول کلیک کنید